Sunday, September 23, 2007

آموزش

از سوی «دل مجنون» «دود عود» برمي‌خيزد و هر سر اندازی که در پي گشودن «معمای هستی» است، «رسوای دل» مي کند. ای مطرب ساز عاشقان، اين روزها که «دل شدگان» «زير گنبد مینا» در انتظار «پيام نسيم» مهرورزی‌اند، و «جان جان» دلدادگان، چشم به راه «سرو چمان» بهار بهروزی است، مگو که «زمستان است» ، نغمه‌ای سر کن از «انتظار دل» تا با رشته «پيوند مهر» به «سپيده» آرزوها چشم بگشايم و همنوا با حنجره آتشين تو محبوب را بخوانيم که «بی تو به سر نمی‌شود» و باقي را «عشق داند».